دیشب رفته بودم آتلیه!
همه میگفتند، بهترین دوربین ها را داره و بهترین عکاس دنیا عکس میگیره، عکاسی از نابترین لحظه های عمر شما، ظهور در همان لحظه!
همه می گفتند، همیشه، چه بخواهی و چه نخواهی، ازت عکس میگیره، ولی اگر دوست نداشته باشی عکس ها را برات پست نمیکنه!
همه میگفتند، بیشتر وقتها دوربین مخفیاش روشنه، ولی ممکنه از اون دوربین مخفیها باشه که آخرش لبخند نداره! ممکن هم هست لبخند ابدی روی لبات بشونه!
ولی دیشب دوربین مخفی نبود، فلش میزد، فلشی که تمام پهنای آسمون را روشن میکرد.
همه میگفتند رایگان عکس میگیره. اولش تعجب کردم، عکاسی با این همه امکانات و رایگان؟! ولی بعد فهمیدم عکاسش خیلی مهربونه، برای اجر و مزد کار نمیکنه، فقط مودة فی القربی میخواد!
همه میگفتند، از افکت عکاسی پشت سر هم برای عکس گرفتن استفاده میکنه! یعنی توی هر ثانیه، چندین عکس!
اینجوری خیلی باید حواسم جمع باشه، نکنه یه موقع جلوی دوربین شکلک در بیارم، ولی من دیشب یه جایی حواسم نبود، یکی دوتا از عکسام خراب شد! ولی همه میگویند، عکاسش ستارالعیوبه!
حالا دیگه من هم با همه میگویم، خدا خیلی مهربونه... .
تهنوشت: دیشب وقتی آسمون رعد و برق میزد، ناخودآگاه این جمله به ذهنم خطور کرد:
از خدا به ساکنین زمین؛
موضوع: اطلاع رسانی؛
بدینوسیله به اطلاع میرساند که شما در تمام این سالها در جلوی دوربین مخفی بودهاید!
بالا را نگاه کنید و لبخند بزنید...!