سفارش تبلیغ
صبا ویژن









درباره من

قاصدک
اینجا، صفحه ی بیست و یکم است. صفحه ای که شاید در دنیای واقعی وجود نداشته باشد...

قاصدک را اینجا می‌بینید!

آرشیو وبلاگ
سالگرد رحلت امام خمینی(ره)
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1387
بهار 1388
تابستان 1388
پاییز 1388
زمستان 88
پاییز 87
بهار 89

لوگوی دوستان





 
لینک دوستان
پیاده تا عرش
پرواز تا یکی شدن
... حبل المتین ...
دختری در راه آفتاب
امُل جا مونده
جاکفشی
کوهپایه
اس ام اس های مثبت!
تخریبچی ...
لبــــــــگزه
گل دختر
برای اولین بار ...
رنـــــــــد
خط سوم
آخوندها از مریخ نیامده اند!!!
بچّه شهید
مامان محمدجواد و راضیه!
عکس فوری
خلوت من
دل نوشته های یک هاجر
نوشته های یک خانم ناظم
رفیق نارفیق
قافله شهداء
روزی تو خواهی آمد
ستاد مردمی حمایت از تحریم کالاهای صهیونیستی
دوزخیان زمین
اینجا چراغی روشن است ...
شیعه مذهب برتر
بچه های قلم
با من حرف بزن
شکوفه خانوم
کشکول جوانی
منبرنت
یادداشت های یک روحانی
تارنما
فوتوبلاگ وصال
بانوی سراچه
مجنون
سیر بی سلوک
دسته کلید
حیرتکده ی عقل
نم نمک
حجره طلبگی
بل بشو
نـو ر و ز
مادر قاصدک صفحه ی بیست و یکم
قاصدک
نهج البلاغه
باسیدعلی‏تافتح‏قدس‏ومکه
نشریه الکترونیک چارقد
میس طلبه
قاصدک های سوخته
حجره ی دانشجویی یک بسیجی
سوخته دل
صفحات خط‏خطی


لینکهای روزانه
نامه‏ی آیت‏الله علم الهدی به موسوی [203]
بیانیه‏ی شماره هیجده موسوی!!!! [36]
حماسه‏‏ی حضور برای ساندیس... [32]
چشمان ِ تیزبین.. [33]
درود بر کسروی... ! [45]
فرم ثبت‏نام اردوی از بلاگ تا پلاک 4 [59]
مادر شهید مغنیه می‏گوید... [101]
شماره ی جدید چارقد [116]
یک فقره چک از سال 1352 [37]
خاطرات مقام معظم رهبری از دوران مبارزه [78]
سلام بر مادر گمنام شهدای گمنام [225]
[آرشیو(11)]




لوگوی وبلاگ





آمار بازدید
بازدید کل :221264
بازدید امروز : 121

خروجی‌های وبلاگ
 RSS 


   

دیشب رفته بودم آتلیه!

همه می‏گفتند، بهترین دوربین ها را داره و بهترین عکاس دنیا عکس می‏گیره، عکاسی از ناب‏ترین لحظه های عمر شما، ظهور در همان لحظه!

همه می گفتند، همیشه، چه بخواهی و چه نخواهی، ازت عکس می‏گیره، ولی اگر دوست نداشته باشی عکس ها را برات پست نمی‏کنه!

همه می‏گفتند، بیشتر وقت‏ها دوربین مخفی‏اش روشنه، ولی ممکنه از اون دوربین مخفی‏ها باشه که آخرش لبخند نداره! ممکن هم هست لبخند ابدی روی لبات بشونه!
ولی دیشب دوربین مخفی نبود، فلش می‏زد، فلشی که تمام پهنای آسمون را روشن می‏کرد.

همه می‏گفتند رایگان عکس می‏گیره. اولش تعجب کردم، عکاسی با این همه امکانات و رایگان؟! ولی بعد فهمیدم عکاسش خیلی مهربونه، برای اجر و مزد کار نمی‏کنه، فقط مودة‏ فی ‏القربی می‏خواد!

همه می‏گفتند، از افکت عکاسی پشت سر هم برای عکس گرفتن استفاده می‏کنه! یعنی توی هر ثانیه، چندین عکس!
اینجوری خیلی باید حواسم جمع باشه، نکنه یه موقع جلوی دوربین شکلک در بیارم، ولی من دیشب یه جایی حواسم نبود، یکی دوتا از عکسام خراب شد! ولی همه می‏گویند، عکاسش ستارالعیوبه!

حالا دیگه من هم با همه می‏گویم، خدا خیلی مهربونه... .

ته‏نوشت: دیشب وقتی آسمون رعد و برق می‏زد، ناخودآگاه این جمله به ذهنم خطور کرد:
از خدا به ساکنین زمین؛
موضوع: اطلاع رسانی؛
بدینوسیله به اطلاع می‏رساند که شما در تمام این سال‏ها در جلوی دوربین مخفی بوده‏اید!
بالا را نگاه کنید و لبخند بزنید...!
                                                                       



نویسنده » قاصدک » ساعت 5:9 عصر روز پنج شنبه 87 آبان 9


کلیه حقوق متعلق به وبلاگ صفحه بیست و یک می‌باشد.
(حامیان مردمی احمدی نژاد( یاران  عدالت